شمیمی از عطر عرفان بزرگان این دیار.شاید که تلنگری باشد بر روزمرگیهای بی حدمان.
ابوسعيد را گفتند: كسى را مى شناسيم كه مقام او آن چنان است كه بر روى آب راه مى رود . شيخ گفت: كار دشوارى نيست؛ پرندگانى نيز باشند كه بر روى آب پا مى نهند و راه مى روند.
گفتند: فلان كس در هوا مى پرد. گفت: مگسى نيز در هوا بپرد.
گفتند: فلان كس در يك لحظه، از شهرى به شهرى مى رود . گفت: شيطان نيز در يك دم، از شرق عالم به مغرب آن مى رود. اين چنين چيزها، چندان مهم و قيمتى نيست . مرد آن باشد كه در ميان خلق نشيند و برخيزد و بخسبد و با مردم داد و ستد كند و با آنان در آميزد و يك لحظه از خداى غافل نباشد.
وگفت:
حق را پنج آب است از آن پنج آب
سه خردمندان دوست دارند
و یکی عارفان دوست دارند
و یکی حق دوست دارد
اما آنک خردمندان دوست دارند آب حیات است و آب حوض کوثر است و آب بهشت است..
و آنک که عارفان دوست دارند آب محبت است
و آنک که حق دوست دارد آب چشم گناهکاران است. (شیخ ابوالحسن خرقانی)
و گفت:
کسانی دیده ام به تفسیر قرآن مشغول بوده اند.
جوانمردان به تفسیر خویش مشغول بودند. (شیخ ابوالحسن خرقانی)
یک دوست
امید